امیر تاجیک خواننده موسیقی پاپ کشورمان به دلیل تشدید التهاب یک غده در قسمت چپ صورت در یکی از بیمارستانهای تهران تحت عمل جراحی قرار گرفت.
پیمان ذاکری مدیر برنامه های امیر تاجیک با اشاره به جزییات این عمل جراحی بیان کرد: «حدود شش ماه پیش متوجه شدیم امیر تاجیک در ناحیه مجرای تنفسی با عوارضی روبه رو است که همین امر مشکلاتی را در خوانش زنده او ایجاد میکرد، به همین جهت طی روزهای گذشته به چند متخصص مراجعه کرده و آنها نیز به قید فوریت اعلام کردند که باید هرچه زودتر او تحت عمل جراحی قرار گیرد.»
حجتالاسلام مهدی عربپور، مدیر ستاد اقامه نماز استان کرمان و از دستاندرکاران «جشنواره سراسری نماز در فضای مجازی» در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی تسنیم درباره اهداف برگزاری این جشنواره، با اشاره به اینکه فضای مجازی در عصر حاضر از مهمترین ابزارهای انتقال پیام و حتی انتقال فرهنگ جوامع است، گفت: امروز درصد بالایی از جوانان و نوجوانان در معرض آسیبهای فضای مجازی قرار دارند و مهمترین وظیفه نهادهای فرهنگی این است که از این فضا در راستای تربیت صحیح این قشر آسیبپذیر استفاده کنند. اگر فضای مجازی را در کنار آسیبهای فراوانی که دارد، یک فرصت تلقی کنیم، خود به خود جلوی بسیاری از آسیبهای این فضا را خواهیم گرفت. بنابراین ما ابتدا موضوع نماز را در نظر گرفتیم.
پس از اینکه خبر جدایی آنجلینا جولی و برد پیت منتشر شد و خیلی از طرفداران این زوج را شوکه کرد, حالا خبر دیگری منتشر شده است که با واکنش بسیاری از طرفداران جولی همراه شده است.
طبق خبر های منتشر شده آنجلینا جولی درگیر یک رابطه عاطفی با جرد لتو بوده است!
براساس خبرهای منتشر شده جرد لتو نزدیک به دو دهه است که از دوستان نزدیک آنجلینا است.
آنها از سال 1999 با یکدیگر همکاری داشته و در سال 2004 نیز درفیلم الکساندر (اسکندر) هم بازی شدند.
گویا پس از جدایی برد پیت و آنجلینا جولی, جرد لتو با آنجلینا تماس گرفته و از او درباره شرایط روحی اش سوال کرده و با آنجی همدردی کرده است.
پس از این اتفاق تماس های آنها بیشتر شده و رابطه گرم تری برقرار کرده اند.
یکی از دوستان متشرک این بازیگران می گوید که جرد لتو بار دیگر لبخند را برروی لب های آنجلینا برگردانده و این موضوع مهمی است.
هیچ یک از این هنرمندان هنوز واکنشی نسبت به این خبر نداده اند. جرد لتو هم اکنون 45 سال و آنجلینا جولی 41 سال سن دارند.
یکی را دیدم که پشت به من خوابیده و پوتینهایش از زیر پتو بیرون زده بود. دیگر طاقت نیاوردم. جلوتر رفتم، اسلحهام را روی ضامن گذاشتم و کلاه آهنی را از سرم برداشتم. گوشۀ پتویش را کنار زدم و زیر آن رفتم.
به گزارش ایسنا، حجتالله رفیعی از رزمندگان استان زنجان است. او در خاطرهای از عملیات «کربلای5» و استراحت در کنار جسد یک عراقی روایت میکند: «بادگیر و اُورکتم را برنداشته بودم و کمکم از سرما میلرزیدم. کلاً عادت نداشتم شبهای عملیات بارم را سنگین کنم. کفشهای کتانی مقاومی هم خریده بودم؛ بهتر از پوتین بود، چابکتر حرکت میکردم.شب سوم عملیات «کربلای5» بود. کنار «نهر جاسم»، روی پل پنجم، مشرف به مقر عراقیها منتظر نشسته بودیم. دستور رسیده بود گردان ما آن شب وارد عمل نشود. چند ساعتی فرصت داشتیم تا استراحت کنیم. قرار بود لشکر «19 فجر شیراز» جلو برود. به ما گفته بودند حتی تیراندازی هم نکنیم.